فهرست مطالب

Researcher Bulletin of Medical Sciences - Volume:11 Issue: 2, 2006

Researcher Bulletin of Medical Sciences
Volume:11 Issue: 2, 2006

  • بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/08/08
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حسین وطن پور، امیر جلالی، حسن هوشدار تهرانی، سهیلا هوشی، فرشاد مهدوی، زهرا موسوی، مهندس فرحناز تنباکوسازان صفحه 67
    سابقه و هدف
    موضوع اثرات و مکانیسم فلج کنندگی آمپول دیکلوفناک سدیم که سبب توقف توزیع این فرآورده از سوی وزارت بهداشت شد، هنوز در پرده ابهام قرار دارد. عوامل مختلفی چون اثر مستقیم دارو بر انتقال عصبی- عضلانی به خصوص در موارد تزریق مکرر، فرآیندها و کمک حلالهای استفاده شده در تهیه آن، از جمله مواردی هستند که جهت روشن شدن موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این مطالعه اثرات فلج کنندگی غلظت های مختلف محلول تهیه شده از پودر و آمپول دیکلوفناک ایرانی بر سیستم عصبی- عضلانی به صورت درون تنی (In vivo) و برون تنی (In vitro) مورد مطالعه قرار داده شد.
    مواد و روش ها
    جوجه های 3-7 روزه براساس روش وارینر و گینبرگ (8) توسط ماده بیهوش کننده اتر کشته می شدند و پس از کندن کرکهای ناحیه گردن، با ایجاد برش در طول خط وسط گردن، دو عضله در بطنی گردن (CBC) جدا و به دستگاه فیزیوگرافی متصل می شد. برای بررسی اثرات محلول تهیه شده از پودر دیکلوفناک سدیم روی عضله CBC، دو سری آزمایش یکی تحریک غیر مستقیم (وقتی الکترود روی عصب قرار دارد) و یکی تحریک مستقیم (وقتی الکترود روی عضله قرار دارد) انجام شد. پیش از انجام آزمایش دورن تنی با غلظت های 750mg/ml، 250، 125، 75 و 25 آمپول دیکلوفناک، موش های سوری تحت 72 ساعت آموزش استقامت در مقابل سقوط در برابر دستگاه روتارود قرار داده شدند. از آزمون تی مزدوج برای داده های مربوط به دو سری آزمایش و از آزمون ANOVA با ملاک P<0.05 جهت آنالیز آماری در بیش از دو سری آزمایش استفاده شد. در بررسی داده های درون تنی، نتایج به دست آمده ناشی از عدم تطابق درست یا گذاردن صحیح حیوان بر روی دستگاه که منجر به افتادن سریع و عدم مقاومت موش سوری نسبت به سقوط می شد، در نظر گرفته نشد.
    یافته ها
    مطالعه برون تنی بر روی عضله دو بطنی گردن جوجه، نشان داد که غلظت های پایین دیکلوفناک (0.2 mg/ml و 0.02) در تحریک غیر مستقیم عصب تاثیری بر پاسخ های انقباضی سریع وابسته به عصب (توئیچ) بافت CBC ندارد ولی در غلظت های بالاتر (20mg/ml و 2) باعث افزایش تدریجی ارتفاع انقباضات می شود که تا حذف کامل انقباضات و فلج عضله به طور برگشت پذیر ادامه می یابد. تاثیر دیکلوفناک بر افزایش ارتفاع و تعداد انقباضات توئیچ و تغییر در انقباضات آهسته عضلانی (کنتراکچر) در تحریک مستقیم (عضله) در مقایسه با تحریک غیر مستقیم کمتر بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده مطالعه برون تنی، به نظر می رسد که اثرات مهاری دیکلوفناک سدیم بر انتقال عصبی- عضلانی عضله CBC در غلظت های مورد استفاده به واسطه تاثیر مستقیم دارو اعمال می شود و با توجه به تغییرات معنی دار (P<0.05) پاسخ توئیچ CBC به استیل کولین، کارباکول و کلرور پتاسیم در حضور غلظت های مختلف دیکلو فناک سدیم، احتمالا از طریق مکانیسم پس سیناپسی واسطه گری می شود. هر چند که اثرات پیش سیناپسی آن را نمی توان نادیده گرفت. مطالعه درون تنی با استفاده از دستگاه روتارود نشان می دهد که تزریق محدوده غلظت های 25-750 mg/ml دیکلوفناک سدیم در عضله تیبیالیس موش سوری در حضور مواد افزودنی جانبی به شکل تزریقی (اکسپیانت) و عدم حضور اکسپیانت (غلظت های مختلف تهیه شده دارو) باعث کاهش وابسته به غلظت تعادل و مقاومت حیوان در برابر افتادن از روی سکو می شود. نتایج مطالعات درون تنی نشان می دهد که الگوی پاسخ دهی بافت به آمپول و محلول های تهیه شده دیکلوفناک سدیم، تفاوت معنی داری ندارد و می توان گفت که کمک حلال ها و سایر اعمال داروسازی استفاده شده در فرآیند تولید دیکلوفناک تزریقی نقش چندانی در اثرات دارو بر انتقال عصبی- عضلانی ندارند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج آزمایش های درون تنی و برون تنی احتمال اثر مهاری آمپول دیکلوفناک بر انتقال عصبی- عضلانی با فعالیت مستقیم آن بر بافت عصبی- عضلانی وجود دارد.
    کلیدواژگان: آمپول دیکلوفناک سدیم، عصب، عضله، فلج، عوارض جانبی
  • صفحه 75
    سابقه و هدف
    با توجه به کاربرد روز افزون Paclitaxel در درمان سرطان و نوروپاتی حاصل از این دارو و گزارش های متعددی از موفقیت ویتامین E در پیشگیری از نوروپاتی سیس پلاتین و اخیرا ترکیب Paclitaxel و سیس پلاتین و به منظور تعیین تاثیر تجویز قرص ویتامین E بر پیشگیری و شدت نوروپاتی این تحقیق در بیمارستان امام حسین در سال های 1384-1385 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی بر روی تعداد 36 بیمار با گزارش آسیب شناسی سرطان انجام گرفت. بیماران مبتلا به دیابت، اورمی، نقص ایمنی و سایر عوامل تاثیرگذار بر بروز نوروپاتی از مطالعه حذف و بیماران به طور تصادفی به گروه های مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه های مورد و شاهد تحت شیمی درمانی استاندارد حاوی Paclitaxel 175 mg/m2 انفوزیون سه ساعته، هر سه هفته قرار گرفتند. در گروه مورد قرص ویتامین E 400 واحد روزانه تجویز شد و در گروه شاهد ویتامین E تجویز نشد. بیماران حداقل دو ماه پیگیری شدند و تاثیر ویتامین E بر نوروپاتی به روش چادوری تعیین شد و با آماره فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد 7 بیمار (4 مورد در گروه تجربی و 3 مورد در گروه شاهد) به دلایل مختلف پیگیری نشدند. پانزده نفر در گروه شاهد و 14 نفر در گروه مورد پیگیری شدند. نوروپاتی متوسط و شدید در گروه شاهد 53.3 درصد و در گروه تجربی 14.3 درصد بود (p<0.000).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که به کارگیری مکمل ویتامین E می تواند در پیشگیری از نوروپاتی متوسط و شدید موثر باشد. با توجه به کاستی های این تحقیق و اینکه تاثیر ویتامین E بر نوروپاتی Paclitaxel تا به حال کمتر مورد توجه بوده است، تحقیقات بیشتری توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ویتامین Paclitaxel، E، نوروپاتی، شیمی درمانی
  • صفحه 79
    سابقه و هدف
    آنتی ژن خاص پروستات (PSA) مهمترین تومور مارکر از نظر تشخیص و غربالگری، مرحله بندی تومور، تعیین میزان باقیمانده تومور پس از انجام عمل پروستاتکتومی رادیکال و بررسی پاسخ سرطان پروستات به رادیوگرافی به شمار می رود. هدف از مطالعه تعیین اثر رادیوتراپی روی میزان PSA در بیمارانی که هیچ گونه نشانه بالینی از بیماری پروستات ندارند، بوده است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر در فاصله زمانی بین مهرماه 1382 لغایت بهمن ماه 1383 در بخش رادیوتراپی انکولوژی بیمارستان امام حسین انجام شد. سطح سرمی PSA با استفاده از روش رادیوایمونواسی (RIA) اندازه گیری شد و مقادیر به دست آمده از دو گروه با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    مقادیر سرمی PSA در 50 بیمار که به دلیل بدخیمی های لگن غیر از سرطان پروستات مورد رادیوتراپی لگن قرار گرفته بودند (با دوز 45 تا 65 گری) اندازه گیری شد و با مقادیر سرمی PSA در 64 مرد سالم (گروه شاهد) که از نظر سنی با گروه بیماران همسان شده بودند و همچنین هیچ سابقه ای از سرطان پروستات یا رادیوتراپی لگن نداشتند مقایسه شد. متوسط میزان PSA در گروه رادیوتراپی شده کمتر از گروه شاهد بود. ([P=0.0091] 1.32 در برابر 0.87).
    نتیجه گیری
    با توجه به مطالعه انجام شده می توان دریافت که رادیوتراپی منجر به کاهش دایمی تولید PSA در غده پروستات می شود ولی میزان آن را به صفر نمی رساند و سطح PSA در حد قابل اندازه گیری باقی می ماند. بنابراین در هنگام تفسیر میزان PSA در بیماران مبتلا به سرطان پروستات پس از انجام رادیوتراپی باید نقش سلول های پروستاتیک سالم (و در عین حال تحت تابش قرار گرفته) را در تولید بخشی از PSA سرمی قابل اندازه گیری مد نظر قرار داد و از تکیه کردن بر مقادیر PSA سرمی پس از عمل جراحی پروستاتکتومی رادیکال (0.0-0.2 ng/ml) اجتناب کرد.
    کلیدواژگان: سرطان پروستات، آنتی ژن، رادیوتراپی، PSA
  • صفحه 85
    سابقه و هدف
    نظر به روند رو به افزایش مصرف چربی ها، عوارض، شناخته شده ناشی از آنها، وجود بعضی از گزارش ها مبنی بر استفاده از نشاسته اصلاح شده ذرت برای جایگزینی چربی در فرآورده های گوشتی و به منظور فرمولاسیون و امکان تولید کالباس کم چرب، این تحقیق در انستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور و شرکت گوشتیران در سال 1384 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق در مرحله اول برای فرمولاسیون کالباس های کم چرب، به روش اکتشافی و در مرحله دوم برای مقایسه 6 فرمول کالباس کم چرب با فرمول کنترل به روش تجربی انجام گرفت. در فرمول های 1، 3 و 5 نشاسته اصلاح شده ذرت و آب در نسبت یک سوم جایگزین بخشی از محتوای چربی و در فرمول های 2، 4 و 6 نشاسته اصلاح شده ذرت و آب در همین نسبت، جایگزین بخشی از محتوای چربی و تمامی آرد گندم موجود در فرمول کنترل شد. تیمارها در 3 تکرار مجموعا به تعداد 21 فرمول تولید شدند. ویژگی های کیفی کالباس های تولیدی شامل ویژگی های شیمیایی، تکنولوژیکی، میکروبی و حسی تعیین شد و با آماره پارامتری و ناپارامتری مورد قضاوت آمار قرار گرفت.
    یافته ها
    چربی فرمول کنترل 14.7±0.35 گرم در صد گرم فرآورده بود. در میان تمامی تیمارهای تولیدی، فرمول کم چرب 5 از نظر ویژگی های کیفی مطلوب ترین بود (P<0.05) و با دارا بودن چربی برابر با 6.26±0.08 گرم درصد گرم فرآورده، 57.4 درصد چربی کمتری نسبت به فرمول کنترل داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    امکان تولید کالباس کم چرب با استفاده از نشاسته اصلاح شده ذرت مقدور بود. با توجه به وجود انواع جانشین های چربی، توصیه می شود در تحقیقات بعدی به منظور فرمولاسیون و تولید فرآورده های گوشتی کم چرب، از مخلوط جانشین های چربی استفاده شود.
    کلیدواژگان: کم چرب، کالباس، نشاسته اصلاح شده ذرت، ارزیابی حسی
  • صفحه 95
    سابقه و هدف
    پرخاشگری یکی از اختلالاتی است که به طور شایع در میان بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دیده می شود. این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط بین شدت PTSD با وجود یا عدم وجود پرخاشگری انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی بر روی 120 بیمار مبتلا به PTSD که به درمانگاه روانپزشکی بیمارستان بقیه اله تهران مراجعه کرده اند، انجام شده است. برای ارزیابی وجود یا عدم وجود پرخاشگری از پرسشنامه خودساخته و برای بررسی شدت بیماری PTSD از پرسشنامه مقیاس اثر حادثه (IES) استفاده شده است.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران مورد بررسی 35.9±10.1 سال بود. 76.7 درصد از بیماران مذکور و 23.3 درصد مونث بودند. 72.5 درصد از بیماران پرخاشگری داشتند. نتایج نشان داد که 72.5 درصد از بیماران غیر پرخاشگر مبتلا به PTSD تحت بالینی بوده اند، در حالی که 24.1 درصد از افراد پرخاشگر دارای بیماری شدید بودند. ارتباط آماری معنی داری بین شدت PTSD و پرخاشگری یافت شد (p=0.001).
    نتیجه گیری
    با درمان به موقع PTSD و جلوگیری از تشدید بیماری می توان از ایجاد خشونت تا حد زیادی جلوگیری کرد که به مثابه پیشگیری ثانویه در قالب پیشگیری اولیه است.
    کلیدواژگان: پرخاشگری، اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب
  • صفحه 101
    سابقه و هدف
    تغذیه به عنوان یک عامل زیر بنایی در توسعه ملی کشورها نقش بسزایی دارد و روند رشد جسمی کودکان شاخص مناسبی جهت مقایسه وضعیت تغذیه کودکان است. این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت تغذیه ای کودکان زیر 5 سال روستاهای شهرستان گرگان در دو مرحله زمانی (سال های 1377 و 1382) به اجرا در آمده است.
    مواد و روش ها
    یک گروه 20 نفره داده های مربوط به 5498 کودک زیر 5 سال دختر و پسر (سال 2639=1377 نفر و در سال 2859=131382 نفر) را در 20 روستای شهرستان گرگان به طریقه نمونه گیری ترکیبی (خوشه ایو تصادفی ساده) جمع آوری کردند. قد و وزن تمامی نمونه ها اندازه گیری و مشخصات شناسنامه ای آنان ثبت شد. پس از ذخیره سازی و یکپارچه کردن داده ها در رایانه جهت مقایسه از استاندارد NCHS استفاده شد و محدوده پایین تر از دو انحراف معیار به عنوان نقطه شروع سوء تغذیه تلقی شد.
    یافته ها
    میزان شیوع سوء تغذیه از نظر کوتاه قدی (قد به سن)، کم وزنی (وزن به سن) و کوتاهی قد به همراه کم وزنی (قد به وزن به سن) در سال 1382 به ترتیب 3.14، 3.4، 97.2 درصد و در سال 1377 به ترتیب 2.30، 7.5، 82.3 درصد تعیین شد. شیوع سوء تغذیه در تمامی شاخص ها کاهش نشان داد. اختلاف آماری معنی داری از نظر کوتاه قدی (P=0.0001) و کم وزنی (P=0.01) بین دو مرحله مشاهده شد. ارتقای رشد جسمی در پسران بیشتر از دختران و میزان شیوع سوء تغذیه در دختران بالاتر از پسران بود.
    نتیجه گیری
    طی 5 سال گذشته وضعیت تغذیه ای کودکان بهبود یافته و ارتقای وضعیت قدی بهتر از وزنی بوده است. دختران بیشتر از پسران دچار سوء تغذیه هستند مطالعات گسترده تری جهت تعیین میزان دریافت ریز مغذی ها توسط کودکان در مناطق مذکور ضروری است.
    کلیدواژگان: سوء تغذیه، کودکان، روستا، گرگان
  • صفحه 107
    سابقه و هدف
    تشخیص ناقلین تالاسمی بر مبنای انجام CBC و هموگلوبین الکتروفوز مسجل شود. اما شناسایی مواردی از اختلالات شامل ناقلین خاموش بتاتالاسمی، بتاتالاسمی هتروزیگوت با سطح هموگلوبین A2 طبیعی و یا آلفا تالاسمی با انجام آزمایش های فوق امکان پذیر نیست و نیازمند انجام آزمون های تکمیلی شامل آزمون سنتز زنجیره ها و آنالیز DNA است. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی موارد هیپوکروم میکروسیتر با علت ناشناخته در کودکان مراجعه کننده به درمانگاه خون بیمارستان کودکان مفدی انجام شد تا لزوم به کارگیری وسیع آزمایش های تکمیلی بررسی شود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بر روی 150 کودک هیپوکروم میکروسیتیک مراجعه کننده به درمانگاه خون بیمارستان کودکان مفید طی سال های 1383-1382 انجام گرفت. ابتدا برای کودکان تحت بررسی CBC، سطح سرمی فریتین و هموگلوبین الکتروفورز آنها اندازه گیری شد. براساس نتایج آزمایش ها، بیماران در سه گروه بتاتالاسمی مینور، آنمی فقرآهن درمان شده و موارد نامشخص قرار گرفتند. کودکان با MCV پایین، هموگلوبین الکتروفورز طبیعی، فریتین طبیعی (موارد نامشخص) ارزیابی والدین شامل CBC، هموگلوبین الکتروفورز و همچنین سطح سرمی فریتین مادر انجام شد.
    یافته ها
    در این مطالعه 150 کودک هیپوکروم میکروسیتیک مراجعه کننده به درمانگاه خون بیمارستان کودکان مفید طی یک سال مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران در محدوده سنی 4 تا 168 ماه با میانگین سنی ± دو انحراف معیار 59±92 ماه قرار داشتند. 96 مورد (64%) پسر و 54 مورد (36%) دختر بودند. تعداد 49 نفر (33%) بتاتالاسمی مینور، 43 نفر (29%) آنمی فقر آهن، 8 نفر (5%) بتاتالاسمی مینور همراه آنمی فقرآهن، 6 نفر (4%) بتاتالاسمی ماژورواینترمدیا، 31 نفر (21%) مواردهیپوکروم میکروسیتر با علت نامشخص بودند. بیست مورد (65%) از 31 کودک هیپوکروم میکروسیتر با علت نامشخص آنمی داشتند. سه نفر (10%) از کودکان هیپوکروم میکروسیتر با علت نامشخص آنمی فقر آهن نیز داشتند که علیرغم یک دوره درمان با ترکیبات سولفات فروس خوراکی روزانه 3 mg/kg به مدت 3 ماه افزایش در مقادیر HbA2 آنها مشاهده نشد. در این مطالعه مقایسه اندکس های خونی بین دو گروه کودکان بتاتالاسمی مینور و موارد هیپوکروم میکروسیتر با علت نامشخص نشان دهنده تفاوت معنی دار در مورد متغیرهای هموگلوبین (p<0.001)، (p<0.01) MCV، (p<0.01) MHC، (p<0.01) HbA2، (p<0.01) HbF بود، اما در خصوص متغیرهای سن، سطح سرمی فریتین و RBC تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج آماری این مطالعه با توجه به وجود 31 مورد هیپوکروم میکروسیتر با علت نامشخص از 150 مورد دلالت بر نیاز اساسی به انجام آزمایش های تکمیلی شامل بررسی سنتز زنجیره گلوبین و آنالیز DNA به منظور تشخیص صحیح ناقلین بتا تالاسمی در کشور دارد که مسلما در جهت پیشگیری از تولد مبتلایان بتا تالاسمی ماژور و اینترمدیا سودمند خواهد بود.
    کلیدواژگان: هیپوکروم میکروسیتر، بتا تالاسمی ماژور، سنتز زنجیره گلوبین
  • صفحه 115
    سابقه و هدف
    بسیاری از مسوولان بهداشتی- درمانی کشورهای جهان از جمله ایران در برهه ای از زمان به دلیل کاستی های نظام سلامت و نیازی که به ترتیب نیروی انسانی احساس می کردند، افزایش تعداد نیروی انسانی گروه علوم پزشکی را به عنوان در دسترس ترین و راحت ترین راه حل مورد توجه قرار داده اند. اما این راه حل نتوانسته است که در دراز مدت مشکل فوق را حل کند. این مقاله با هدف تعیین جایگاه آموزشی دانشکده های داروسازی ایران انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    برای بررسی کیفیت ارایه خدمات آموزشی در رشته دکترای حرفه ای داروسازی، مجموعه ای بیش از 60 شاخص و معیار در کمیته های آموزش پزشکی و داروسازی طراحی شد. سپس وزن هر یک از این معیارها که در قالب نمودار شاخه درختی تنظیم شده بودند با استفاده از روش های جلب توافق آرا تعیین گردید. برای هر معیار و شاخص، دستورالعمل استخراج امتیاز و پرسشنامه جمع آوری اطلاعات طراحی شد. از هر یک از ده دانشکده داروسازی کشور، نماینده تام الاختیاری معرفی شد. این نمایندگان بعد از شرکت در کارگاه آموزشی، پرسشنامه های مربوطه را در موعد مقرر تکمیل کردند. نمایندگان طرح با بازدید از دانشکده ها، اطلاعات جمع آوری شده را تکمیل و تایید کردند. سپس امتیازات معیارها محاسبه شد. امتیازات نهایی معیارها با استفاده از نرم افزار جامع رایانه ای آنالیز شد و نتایج نهایی در قالب رتبه بندی آموزشی دانشکده های مذکور، در مجموع و نیز به تفکیک هر یک از معیارها منتشر شد.
    یافته ها
    دانشکده داروسازی تهران با امتیاز 64.51 از 100 و دانشکده داروسازی اصفهان با امتیاز 64.36 از 100 مشترکا رتبه اول، دانشکده داروسازی تبریز با امتیاز 63.79 از 100، رتبه دوم از دانشکده های داروسازی اهواز، شهید بهشتی و مشهد با امتیازهای 53.87، 53.54 و 53.07 از 100 مشترکا رتبه سوم را کسب کردند.
    نتیجه گیری
    با ارایه رتبه ها در هر یک از اجزای نظام ارایه خدمات آموزشی، نقاط قوت و ضعف مراکز در مقایسه با یکدیگر مشخص شد و راه کار و الگو عملی برای اصلاح و ارتقای کمی و کیفی در اختیار آنان و برنامه ریزان سطح بالاتر تصمیم گیری قرار گرفت.
    کلیدواژگان: آموزش، ایران، رتبه بندی، سطح بندی، داروسازی، دانشکده
  • صفحه 123
    سابقه و هدف
    مشکل مقاومت به آنتی بیوتیک ها در سراسر دنیا وجود دارد. شناخت الگوی مقاومت و حساسیت میکروارگانیسم ها، خصوصا باکتری های گرم منفی، نسبت به آنتی بیوتیک ها در هر بیمارستان، در انتخاب مناسب و صحیح آنتی بیوتیک و کنترل عفونت ها از جمله عفونت های بیمارستانی نقش موثری دارد. این تحقیق جهت تعیین الگوی مقاومت انواع میکروارگانیسم های گرم منفی جدا شده در بیمارستان خاتم الانبیا طی سال های 1379 الی 1383 صورت پذیرفته است.
    مواد و روش ها
    تحقیق در بیمارستان خاتم الانبیای شهر تهران بر روی میکروارگانیسم های جدا شده مربوط به تمامی بخش های بیمارستان انجام شده است. این مطالعه مقطعی بوده و با استفاده از روش انتشار روی صفحه میزان مقاومت به آنتی بیوتیک ها سنجیده شده و فراوانی مطلق و نسبی مربوط به مقاومت آنتی بیوتیک محاسبه شده است.
    یافته ها
    طی مدت 4 سال 38905 نمونه مورد بررسی قرار گرفت که از این میان 1906 نمونه به طور میانگین (381.3 در هر سال) کشت مثبت داشتند. به طور کلی 52 درصد نمونه های مثبت مربوط به زنان و 48 درصد آنها مربوط به مردان بود. الگوی مقاومت ای کولای در مورد آمینوگلیکوزیدها از 8 تا 31 درصد در نوسان بود به طوری که حداکثر آن در سال های آخر ثبت شد. چهار درصد کل ای کولای جدا شده به منفی زوکسیم مقاوم بود که در سال آخر این میزان به 25 درصد رسید. در سال آخر مطالعه 29 درصد گونه های ای کولای جدا شده از محیط کشت خون به سفتریاکسون و 43 درصد به سیپروفلوکساسین مقاوم بودند. مقاومت کلبسیلای جدا شده از کشت ادرار در مقابل جنتامایسین از 4 درصد به 36 درصد رسید. در مورد کشت ادرار مقاومت ای کولای در مورد سفتی زوکسیم از 4 درصد به 31 درصد و از 10 درصد به 41 درصد در مورد سفتازیدیم رسید. بیشترین مقاومت ای کولای محیط کشت خون نسبت به جنتامایسین در سال های آخر بود که حدود 80 درصد گزارش شد. ای کولای در محیط کشت های مختلف تا حد 100 درصد نسبت به آمپی سیلین و سفالوسپورین های نسل اول نظیر سفازولین و سفالکسین مقاوم بوده است. سودومونا جدا شده از کشت خلط در مورد سیپروفلوکساسین و سفتی زوکسیم و جنتامایسین و کوتریموکسازول به ترتیب صفر، 0، 33 و 33 درصد مقاومت داشت که در سال نهایی به 30 درصد، 77 درصد، 53 درصد و 100 درصد رسید. در طول این سالها سودومونا جدا شده از کشت خلط همواره به سفتازیدیم و سفازولین مقاوم بود. مقاومت گونه های کلبسیلای جدا شده از کشت خلط نسبت به کوتریموکسازول، جنتامایسین، سیپروفلوکساسین، سفتی زوکسیم و سفتازیدیم به ترتیب از 25 درصد و 62 درصد و صفر درصد و 25 درصد و صفر درصد به 89 درصد و 67 درصد و صفر درصد و 85 درصد و 100 درصد رسیده بود.
    نتیجه گیری
    مقاومت نسبت به سفالوسپورین های نسل اول به حدی است که انتخاب این آنتی بیوتیک ها کاملا غیر منطقی به نظر می رسد. استفاده از سفتازیدیم به عنوان آنتی بیوتیک موثر بر میکروارگانیسم های گرم منفی روده ای بی فایده است. در نهایت کینولون ها هنوز تا حدودی قابل استفاده هستند و مصرف آنها باید به گونه ای محدود شود تا از مقاومت بیشتر نسبت به آنتی بیوتیک جلوگیری شود.
    کلیدواژگان: حساسیت، مقاومت، آنتروباکتریاسه، سودومونا، کشت میکروب
  • صفحه 129
    سابقه و هدف
    هر چند روش های جراحی زیادی برای بازسازی نقایص نسج نرم اطراف آرنج وجود دارد، ولی کاستی هایی در روش های متعارف درمان این بیماران که مراجعات نسبتا زیادی به مراکز ترمیمی دارند مشاهده می شود. به منظور تعیین کارآیی فلپ باپدیکل دو طرفه از بافت اسکار سوختگی قدم آرنج این تحقیق بر روی مراجعین به بیمارستان 15 خرداد طی سال های 1381 تا 1384 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد از عمل بر روی 12 بیمار که به طور مستمر مراجعه نموده و مبتلا به سوختگی حداقل 70 درصد در ناحیه قدام آرنج بوده اند انجام گرفت. فلپ باپدیکل دوطرفه از بافت سکار سوختگی قدام آرنج طراحی و برش داده شده و نقص پروگزیمال و دیستال فلپ با گرافت پوشش داده شد. این بیماران 2 هفته splinting داشته و حداقل 3 ماه پیگیری شده اند. بیماران از نظر سن، جنس، علت سوختگی، مدت زمان از حادثه، وسعت سوختگی عرضی آرنج، میزان Extension lag قبل، ضمن عمل و بعد از عمل، عوارض، دامنه حرکت و مدت استفاده از splint بررسی شده اند و تاثیر درمان با تغییرات میزان Extension lag، بروز عوارض و وضع ظاهری بررسی و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    از 12 بیمار 7 نفر زن و 5 نفر مرد بودند. سن بیماران 23.7±11.7 سال بوده است. مدت زمان از سوختگی تا عمل جراحی 3.2±2.3 سال بوده است. زمان پیگیری 17±12 ماه و وسعت اسکار قدام آرنج 77.5±9.6 درصد و میزان Extension lag قبل از عمل 66.5±19 درجه بود که بعد از عمل به میزان 5.4±7.2 درجه کاهش یافت (p<0.05). عوارض در دو مورد نکروز لبه فلپ بوده است و در 10 مورد عارضه وجود نداشت. از نظر وضعیت ظاهری محل اسکار سوختگی بعد از عمل در تمامی بیماران قابل قبول بوده است.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که استفاده از فلپ باپدیکل دو طرفه از بافت اسکار سوختگی قدام آرنج می تواند در ترمیم اسکار سوختگی وسیع قدام آرنج مفید می باشد و انجام یک تحقیق تجربی کامل را پیشنهاد می کنیم.
    کلیدواژگان: سوختگی، کنتراکچر وسیع قدام آرنج، فلپ باپدیکل دوطرفه، بافت اسکار